۞جوانان دارالولایه سیستان۞

ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی

درباره ما


این وبلاگ فقط بخاطربرجاماندن نام دارالولایه سیستان درذهن شماعزیزان است.سیستان راازاین روی دارالولایه نام گذاری کرده اندکه درزمان معاویه لعنت الله دستور دادتامولایمان امام علی (ع)برروی منابرسبع لعن کنندولی مردومانی عاشق اهلبیت (ع) ازخطه سیستان این ننگ بزرگ راقبول نکردنندکه داستان درازدارد

نویسندگان

موضوعات مطالب

پیوندهای روزانه

لینک های ویژه

دیگر امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 433
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


به این سایت رأی بدهید به این سایت رأی بدهید

لینک دوستان وبگاه


 تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوانان دارالولایه سیستان و آدرس h.alamdar.z.LXB.ir لینک نمایید..یاعلی





آرشیو مطالب

برچسب‌ها

طراح قالب

ثامن تم؛مرجع قالب و ابزار مذهبی وبلاگ و سایت
یا صاحب الزمان (عج) السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) یا مهدی ادرکنی ...

شهید ثالث، قاضی نورالله شوشتری(ره) می فرماید:
« بین اهل ایمان معروف است که یکی از علمای اهل سنت، که در بعضی از فنون علمی، استاد علامه حلی(ره) است کتابی در رّد مذهب شیعه امامیه نوشت و در مجالس و محافل آن را برای مردم می خواند و آنان را گمراه می نمود، و از ترس آن که مبادا کسی از علمای شیعه کتاب او را ردّ نماید، آن را به کسی نمی داد که نسخه ای بردارد.

علامه حلی همیشه به دنبال راهی بود که کتاب را به دست آورد و رّد کند. ناگزیر رابطه استاد و شاگردی را وسیله قرار داد و از عالم سنی درخواست نمود که کتاب را به او امانت دهد.

آن شخص چون نمی خواست که دست رد به سینه علامه حلی بزند، گفت: سوگند یاد کرده ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم.


موضوعات مرتبط : امام زمان(ع)
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |

دیدار با امام زمان (عج) در عرفات

 

در سال 1372 هجری شمسی كه با عده‎ای از دوستان به حج تمتع مشرف شده بودیم، در روز یازدهم ذیحجه 1413 هجری قمری مطابق با 11/3/1372 هجری شمسی، مجلس روضه‎ای در چادر كاروان ما برگزار شد كه بسیار با معنویت بود. چند ماه پس از بازگشت از سفر حج یكی از دوستان كه راضی نیست نامش در كتاب آورده شود جریانی را كه در آن جلسه برایش اتفاق افتاده بود با مقدمه‎ای برایم چنین نقل نمود:

قبل از مسافرت به مكه در حرم مطهر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام از درگاه خداوند طلب نمودم كه در این سفر عنایت امام زمان (عج) شامل حالم گردد. شنیده بودم كه عده‎ای از عاشقان آن حضرت در جریان سفر به مكه خدمت آن بزرگوار رسیده‎اند، لذا از ابتدای سفر به یاد امام زمان (عج) بودم.

موضوعات مرتبط : امام زمان(ع)
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |
تشرف شیخ طه نجف(ره) از مراجع تقلید



آقای قاضی حکایت  زیر را به نقل از حجت الاسلام سید صادق شیرازی در کتاب شیفتگان آورده اند:
« یکی از مؤمنین برایم از طرف سید جعفر بحرالعلوم قصه ای به شرح ذیل نقل نمود:
ایشان روزی در محضر آقای سید حسین بحرالعلوم نوه آیت الله سید علی بحرالعلوم نویسنده کتاب برهان الفقه بوده اند.
سید حسین بحرالعلوم در اتاقی نشسته و از میهمانان و مراجعین استقبال می نمود در این بین یک مرتاض مسلمان هندی وارد شد وقتی که این مرتاض خودش را به آقای بحرالعلوم معرفی نمود چنین گفت: « من می توانم هر سؤالی را که از غیبیات داشته باشید با قلم و کاغذ جواب گویم و از آنان نیز خبر دهم ».

موضوعات مرتبط : امام زمان(ع)
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |

راهی برای برقراری ارتباط با امام زمان!؟

امام زمان

 

 


تشرف بی‏واسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان(عج) لیاقت و شایستگی‏هایی ویژه می‏خواهد، از این‏رو تنها اوحدی از موحدان به باریابی محضر مطهرش توفیق می‏یابند. آنچه برای همگان ضروری و میسور است، ایجاد و حفظ ارتباط روحی و معنوی با آن حضرت است که در پرتو رعایت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصیل خواهد شد.


 

حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وَحْیانی قرآن کریم است، چرا که وحی، یگانه عامل زندگی‏بخش بشر و پیروی از دستورها و آموزه‏های آن، زمینه‏ساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است: (استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم)(1) ؛ (مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُۆمِن فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة)(2)

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |
دانلود کتاب گفتگو با خدا - جلد اول
دانلود کتاب گفتگو با خدا - جلد دوم
دانلود کتاب وصل با خدا
دانلود کتاب گفتگو با خدا - جلد سوم
  • نویسنده: ناشناس
  • موضوع: اندیشه و مذهب
  • تعداد صفحات: 18
  • سایز: 173 کیلوبایت
دانلود کتاب هیو، باستانی ترین آواز عاشقانه برای خداوند

 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |

 

 

خبرگزاری فارس: راه‌های برقراری ارتباط با خدا از منظر نهج‌البلاغه

یکی از مهم‌ترین مباحث که انسان‌های امروزی به فراموشی سپرده‌اند،

راه‌های برقراری ارتباط با خداست. امروزه مباحث ارتباطات در سطح افراد، جوامع و بین‌الملل به صورت‌های مختلف و در سطح گسترده مطرح است، اما در ارتباط با خدای تعالی که باید بیش‌تر پرداخته شود، یا اصلاً مبحثی نیست، یا اگر هم هست، آ‌ن‌قدر ناچیز است که به چشم نمی‌آید. مردم از بحث ارتباط، ارتباطات فردی، جوامع، بین‌الملل و شاخه‌های آن مانند جامعه شناسی ارتباطات، و امثال این مباحث را می‌فهمند، نه ارتباط با خدا را.

از این رو لازم به‌نظر می‌رسد که به مباحث ارتباطات در حوزه دین، مانند ارتباط انسان با خدا، پیا

مبر (ص) امامان (ع)پرداخته شود.باید گفت: بیش‌تر مطالب نهج‌البلاغه درباره راه‌های برقراری ارتباط انسان و خداست و آن‌چه در این مجال کم٬ قابل طرح است، رئوس مطالب به‌گونه اجمال است نه تفصیل. به این منظور به دو راه اساسی و مهم که اساس و بنیان دیگر راه‌ها هستند، اشاره می‌کنیم:

الف. ارتباط معرفتی:

ارتباط معرفتی به این معناست که انسان در حوزه شناخت و معرفت، ارتباط مناسبی با خدا داشته باشد؛ چون مهم‌ترین و اساسی‌ترین مسئله برای انسان، ارتباط معرفتی با خداست. اگر انسان این ارتباط را ولو در رفتار، با خدا نداشته باشد، حتی اگر برخی اعمال نیک از او سربزند، هیچ‌گونه سودی به او نمی‌رساند، بنابر‌این اساس و یا اصلی که رفتار انسان بر آن متکی است، ارتباط معرفتی انسان با خداست. هر میزان که ارتباط با خدا، استوار و محکم باشد، انعکاسش در ایمان به خدا و عمل انسان نیز پررنگ است.

 

 

 

 

 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |

نماز

راه‏هاى تقويت ارتباط با خدا

 

قال الصادق عليه السلام «يا ابن جندب قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما اوحى: انما اقبل الصلاة ممّن يتواضع لعظمتى و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى و يقطع نهاره بذكرى و لايتعظم على خلقى و يطعم الجائع و يكسو العارى و يرحم المصاب و يؤوى الغريب فذلك يشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اكلأه بعزتى و استحفظه ملائكتى يدعونى فالبّيه و يسألنى فاعطيه فمثل ذلك العبد عندي كمثل جنّات الفردوس لا يسبق اثمارها و لاتتغير عن حالها.»1

اي جندب خداوند فرمود نماز کسي را مي پذيرم که در پيشگاه عظمت من خشوع کرده و خويش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش  را با ياد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سير و برهنگان را بپوشاند و بر گرفتاران لطف نمايد و آوارگان را پناه دهد. براي چنين آدمي نوري در تاريکيها و بردباري در نادانيها قرار مي دهم و با عزت خود دربرش مي گيرم و فرشتگانم او را حفاظت مي کنند و اگر مرا خواند اجابتش مي کنم و اگر چيزي بخواهد مي دهم و چنين بنده اي نزد من بسان باغهاي بهشت است که حالشان هيچگاه دگرگون نمي شود.

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 27 دی 1391 |

" در آخر الزمان و نزديك شدن زمان موعود كه بدترين زمانهاست (چون جهان از ظلم وستم پر شود) زناني ظاهر مي شوند كه بي حجاب و عريان بيرون آمده خودنمايي مي كنند، از دين خارج مي شوند(به احكام دين توجهي ندارند) در فتنه ها (آشوبها يا محافل عيش و شهوت) داخل مي شوند و به شهوتراني روي مي آورند، به لذات جویي ها شتابانند، حرامهاي الهي را حلال مي كنند این زنان با این اوصاف در جهنم ابدی و دائمی هستند" (۱)

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در یک شنبه 24 دی 1391 |

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در یک شنبه 24 دی 1391 |

[تصویر: 0001-10.jpg]

نظر یادت نره همسنگر

موضوعات مرتبط : امام زمان(ع)
نویسنده زریافتی در یک شنبه 24 دی 1391 |
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
اثر قرائت قرآن
مي‌فرمايد: بعضي‌ها چون نمي‌توانند متهجد باشند و بيداري بكشند، ما از راه قرائت قرآن آنها را به سعادت آينده‌شان متوجه مي‌كنيم.
«و قال صلّي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم ان القلوب تصدع‌كما يصدع الحديد فقيل يا رسول الله و ما جلاؤها فقال تلاوة القرآن و ذكر الموت».
جهان معاصر، علم بدون اخلاق
اگر در كنار علم، اخلاق نباشد، همين وضعيتي مي‌شود كه امروز مشاهده مي‌كنيد. علم هست؛ ولی اخلاق نيست. در نتيجه، هر كسی كمال خودش را در اين مي‌داند كه بيشتر بُكُشد!
علم حقیقی
 
موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در یک شنبه 24 دی 1391 |

الَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عليه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْءٍ.(63)
ترجمه :
فرمود: هر كسى كه خداوند را عبادت و اطاعت كند، خداى متعال همه چيزها را مطيع او گرداند.
2 - قالَ عليه السلام : وَنَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَيِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَدا.(64)
ترجمه :
ه دنباله وصيّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود: و ما دو نفر - يعنى حضرت و برادرش امام حسين عليهما السلام - ريحانه رسول اللّه صلى الله عليه و آله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم ، پس خدا لعنت كند كسى را كه بر ما پيشقدم شود يا ديگرى را بر ما مقدّم دارد.
3 - قالَ عليه السلام : وَ إ نّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، كَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.(65)
ترجمه :
فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بيت رسول اللّه صلى الله عليه و آله ) سبب ريزش گناهان - از نامه اعمال - مى شود، همان طورى كه وزش باد، برگ درختان را مى ريزد.
 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در پنج شنبه 21 دی 1391 |

براي دريافت جلسات مداحي و سخنراني روي عكس مورد نظر كليك كنيد                                                                                            

 

 

 

 

 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 20 دی 1391 |

بسم الله الرحمن الرحیم

آندم که زباغ باغبان را بردند
در شعله هنوز غنچه و گل مي سوخت

آيا ميدانيد؟ 
امير المؤمنين (صلوات الله علیه) فرمودند: پيامبر (صلي الله عليه و آله) تمام مصائب بعد از شهادت خويش را به من خبر دادند، گفتم با رسول الله در آن حال چه كنم؟ فرمودند: اگر ياراني پيدا كردي با آنان (غاصبين خلافت) بجنگ،دوست دارم روز قيامت بيايي در حالي كه خون آنان از شمشيرت بچكد وگرنه صبر پيشه كن.
(غايه المرام بحراني)



آيا ميدانيد؟
اميرالمؤمنين (صلوات الله علیه) درايام شوم جنايات سقيفه،حضرت صديقه ي طاهره فاطمه ي اطهر را همراه حسنين (صلوات الله علیهم)، سوار بر مركبي مي فرمود و به درب خانه ي مهاجر و انصار مي رفت و از آنها براي جنگ با غاصبان خلافت طلب ياري مي فرمود.
گروهي وعده مي دادند اما به جز سه نفر وفا نمي كردند.
(اختصاص شيخ مفيد)


موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

** خبـیـثان، قـلب مـولا را شـکستـنـد **
                                               **
حـریم عـرش اعـلی را شـکسـتـند
**

               ** به پیش چـشم حیـدر(ع) از ره کـین **
                                               **
زدند پهلوی زهراء(س) را شکستند **


 

*********************

فَقُلِ الحَمدُلِلّّهِ الَّذي نَجَّینا مِنَ القُومِ الظّالِمینَ.
حمد و ستایش خداوندی را که ما را (بوسیله سفینه نجات و هدایت) از (معاشرت) با گروه ستمکاران نجات و رهائی بخشید.

« سورۀ مؤمنون.آیه ۲۸ »

*********************

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه و آله وسلم) : ... وَاعلَم یا أباذَرٍّ: إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ أهلَ بَیتي
في اُمَّتي کَسَفینَةِ نُوحٍ مَن رَکِبَها نَجی وَ مَن رَغِبَ عَنها غَرَقَ،وَ مِثلَ
بابِ حِطَّةٍ في بَني إسرائیلَ مَن دَخَلَهُ کانَ آمِناً.

*********************

«ایام شوم سقیفه بنی ساعده»

اولین هفته بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) ــ ۲۸ صفر لغایت ۵ ربیع الاول ــ سالگرد ایام شهادت حضرت محسن بن علی(صلوات الله علیهما) اولین شهید راه قرآن و عترت، و نهاده شدن بنیاد ظلم بر اهل بیت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) را به ساحت مقدّس حضرت بقیّة الله الأعظم،حجّة بن الحسن العسکری(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تسلیت عرض می نمائیم.

 

  • گناهان و جنایات خلق که منجر به غیبت امام زمان(صلوات الله علیه) گردیده است از آثار شوم سقیفه است.
  • سقیفه حکم خدا و دستور پیغمبر اسلام نبود،بلکه مخالفین غدیر و منافقینِ از اصحاب پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) آن را برپا نمودند.
  • خداوند تبارک و تعالی سفینه نجات و هدایت را در اطاعت عترت پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) قرار داده است.
  • شیطان و منافقین به جای سفینه هدایت ، سقیفه ضلالت و مضلّت را برپا کردند،و تمام مصیبات،بدعتها،گمراهی ها،بی دینی ها و ظلمتها از سقیفه آغاز شد.
  • تمام مصیبات و گرفتاریهای آل محمّد(صلوات الله علیهم) از آثار شوم سقیفه است.

 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

ای قبله دلها

سالیست که من دوخته‌ام چشم به راهی **** آن ماه که هر سال کند جلوه چو ماهی
خورشید ولایت به رحب چهره عیان کرد **** خورشید نتابیده چنین خوب به ماهی
ای قبله دلها افق کعبه بیارای **** بهتر ز تو بر قدرت حق نیست گواهی
هم عشق خبر داد ازین مسئله **** هم عقل جز حب تو دیگر نتوان یافت پناهی
هر جا که روم نام تو بی خویشتن آنجا **** چون سائل آشفته نشینم سر راهی
جان آوردم مژده که در جمع احباست **** از عین عنایت به منت نیز نگاهی
آنگاه کنم فخر به عالم که نباشد **** چون بنده گدایی و به کردار تو شاهی
نامت به زبان جاری و از شوق نمانده‌ست **** در دیده و در سینه دگر اشكی و آهی
روشن به امید است دل امروز که فردا **** شاید تو شفاعت کنی از نامه سیاهی
در راه ولایت شده‌ام رهرو و دانم **** زین ره نتوان یافت به حق بهتر راهی
اصل شجر خلقت دینست هراسش **** در سایه‌ات ار هست پناهنده گیاهی
با لطف تو چون کویم هر چند که باشم **** سرگشته به طوفان بلا چون پر کاهی
در آن گه گنهکارم و اندیشه ندارم **** آخر بشرم چون نکنم هیچ گناهی؟
یأس از کرم دوست گناهست و مرا نیست **** آری همه هست گنه‌بخش الهی
اسلام به شمشیر و به تدبیر تو را راست **** در جنگ چو آیی تو چه حاجت به سپاهی
ما را به ولای تو ز ما هست اگر خود **** هرگز نپسندیدی از دهر ز ماهی
دلداده شوم من، از آن روی که طبعم **** خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی

"دکتر ناظرزاده کرمانی"


علي آن شير خدا


علي آن شير خدا شاه عرب **** الفتي داشت با اين دل شب
شب ز اسرار علي، آگاه است **** دل شب محرم سرّ الله است
شب علي ديد به نزديکي ديد **** گر چه او نيز به تاريکي ديد
شاه را ديد به نوشيني خواب **** روي بر سينه ديوار خراب
قلعه‌باني که به قصر افلاک **** سر دهد ناله زنداني خاک
اشكباري که چو شمع بيزار **** مي‌فشاند زر و مي‌گريد زار
دردمندي که چو لب بگشايد **** در و ديوار به زنهار آيد
کلماتش چو در آويزه گوش **** مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سينه آفاق شکافت **** چشم بيدار علي خفته نيافت
روزه‌داري که به مُهر اسحار **** بشکند نان جوين افطار
ناشناسي که به تاريکي شب **** مي‌برد نان يتيمان عرب
تا نشد پردگي آن سرّ جلي **** نشد افشا که علي بود علي
شاهبازي که به بال پر راز **** مي‌کند در ابديت پرواز
شهسواري که به برق شمشير **** در دل شب بشکافد دل شير
عشقبازي که هم آغوش خطر **** خفت در خوابگه پيغمبر
آن دم صبح قيامت تأثير **** حلقه در شد از او دامنگير
دست در دامن مولا زد در **** که علي بگذرد از ما مگذر
شال مي‌بست و ندايي مبهم **** که کمربند شهادت را محکم
پيشوايي که ز شوق ديدار **** مي‌کند قاتل خود را بيدار
ماه محراب عبوديت حق **** سر به محراب عبادت منشق
مي‌زند پس‌، لب او کاسه شير **** مي‌کند چشم اشارت به اسير
چه اسيري که همان قاتل اوست **** تو خدايي مگر اي دشمن دوست
در جهان اين همه شر و همه شر **** ها علي بشر کيف بشر
کفن از گريه غسال خجل **** پيرهن از رخ وصال خجل

" محمد حسين شهريار"

جوانان دارالولایه سیستان
مجنون الحیدر

 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

عن الصادق علیه السلام :

من حبس حق المومن اقامه الله یوم القیمه خمسماه عام علی رجلیه حتی تسیل عرقه اودمه و ینادی منادی من عند الله هذا الظالم الذی حبس عن الله حق قال عزوجل فیوبخ اربعین یوما ثم یومر به الی النار .

 

متن فارسی :

حضرت صادق علیه السلام می فرماید : کسیکه حق مومنی را حبس کند و به او نرساند ، خداوند روز قیامت او را روی دوپایش پانصد سال نگه میدارد تا اینکه از او عرقش یا خونش جاری می شود و ندا کننده ای از طرف خداوند ندا می کند ، این شخص ستم کاریست که حق خداوند را حبس نموده است .پس از ان چهل روز سرزنش کرده می شود پس امر میشود او را به اتش افکنند . (و سرزنش کننده ، مومنین هستند یا انبیا )

 

مفهوم :

مجلسی در معنی این حدیث می فرماید : اگر ظلمش کم بود عرقش جاری میگردد و اگر زیاد بوده خونش جریان می یابد

(مرآت العقول ص ۳۶۱)

و نیز مجلسی می فرماید : این جمله دلالت می کند که حق مومن حق خداست به سبب کمال قربش به خداوند یا سبب انکه خدا امر بآنحق یا اداء ان حق فرموده است .

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

اینکه بعد از امر به عبادت خداوند، نیکی به پدر و مادر ذکر شده است، به چند جهت است.

اوّل نعمتهای خداوند، بالاترین نعمتها بر بنده است و بعد از پروردگار عالم، پدر و مادر، سبب وجود فرزند هستند.

دوم خداوند، مؤثّر واقعی و حقیقی در وجود انسان است و پدر و مادر به حسب ظاهر در وجود او مؤثّرند. در جایی که مؤثّر حقیقی ذکر شده است، بعد از آن، مؤثّر ظاهری ذکر می شود.

سوم خداوند، در مقابل نعمتهایش از بنده اش چیزی نمی خواهد. پدر و

[20]

مادر هم در مقابل نعمت خود، از فرزند چیزی طلب نمی کنند؛ حتی پدر و مادر غیر مسلمان به فرزند خود مهربانی می کنند. لذا این نعمت آنها شبیه نعمت خداوند است.

چهارم خداوند نعمت خود را از بنده اش دریغ نمی کند؛ اگر چه بنده دارای گناهان زیاد باشد؛ همچنین پدر و مادر، فداکاری های خود را از فرزند دریغ نمی دارند، اگر چه به آنها بد کرده باشد.

پنجم پدر مهربان، در مال فرزند تصرف می کند تا سود بیشتری عاید فرزندش شود و از ضایع شدن مال او جلوگیری می کند. خداوند نیز اعمال عبادی بنده اش را از آفت دور می سازد و زیاد می کند و اعمال فانی او را جاودانی می سازد.

ششم نعمت وجود خداوند، بالاتر از نعمت پدر و مادر است و با دلیل و برهان، ثابت می شود؛ امّا نعمت والدین از جهت ضرورت، معلوم و مشهود است؛ امّا در مقایسه به نسبتِ نعمت خداوند، کم است. (9)

2 - وَ اعْبُدُوا اللّه وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً و بِالْوالِدَینِ اِحْساناً. (10)

و خداوند را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.

خداوند متعال، نخست، مردم را به عبادت و بندگی پروردگار، دعوت می کند. سپس به حقّ پدر و مادر اشاره می کند که نسبت به آنها نیکی کنید.

حقّ پدر و مادر، از مسائلی است که در قرآن مجید، بسیار روی آن

[21]

تکیه شده است و در چند مورد، در قرآن بعد از دعوت به توحید قرار گرفته است.

از این تعبیرهای مکرّر استفاده می شود که میان این دو، ارتباط و پیوندی است؛ چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است که در درجه اوّل، از ناحیه خداست و در مراحل بعد به پدر و مادر بر می گردد. پس ترک حقوق پدر و مادر، همدوش شرک به خداست.

3 - ألاّ تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً. (11)

چیزی را شریک خدا قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

 

در حديثي از امام باقر(ع) كسي كه در دوران حيات والدين عاق شود و در دوران پس از مرگ آنها به آنها نيكوكاري كند، عاق محسوب نمي شود. با توجه به كثرت روايات از عقوبت عاق والدين در دنيا، اعتبار حديث فوق چقدر است؟ آيا در صورت نيكوكاري عاق والدين بعد از مرگ آنها عقوبتي در انتظار او نيست؟
 
در برخی روایات آمده است که برخی فرزندان که عاق والدین شده اند پس از مرگ والدین به آنها نیکی می کنند و خیرات و مبرات برای آنها می فرستند و تقصیر خود در زمان حیات آنها را جبران می کند و والدین آنها در آن عالم از آنها راضی و خشنود می شوند . این روایات با روایات عاق والدین منافاتی ندارد زیرا موضوع عاق والدین در این روایات مربوط به موردی است که فرزندان تقصیر خود را پس از مرگ جبران نکنند و با جبران تقصیر خود پس از مرگ آنها دیگر عاق والدین نمی باشند بلکه مورد رضایت آنها واقع می شوند .
موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

در مورد احترام به پدر و مادر در آيات و روايات خيلى سفارش شده است ما در اين‌جا فقط به بعضى نكات كه نشان‌دهنده اهميت احسان به پدر و مادر است اشاره مي‌كنيم:

 

1. نيكى به پدر و مادر در كنار توحيد:

 

«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[1]

 

«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[2]

 

«أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[3]

 

«وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[4]

 

«يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ».[5]

 

از اين آيات معلوم مي‌شود كه عقوق والدين بعد از شرك به خدا در شمار بزرگترين گناهان و يا خود اين از بزرگترين آنها است و از آن طرف هم معلوم مي‌شود كه واجب‌ترين واجب‌ها احسان به پدر و مادر است.[6]

 

2. احترام انبياء نسبت به پدر و مادرشان: از بعضى آيات اين درس مهم را از انبياء مي‌آموزيم خداوند در مورد يحيى ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:

 

«وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ»[7]

 

و در مورد عيسى مي‌فرمايد:

 

«وَ بَرًّا بِوالِدَتِى وَ لَمْ يَجْعَلْنِى جَبَّاراً شَقِيًّا»[8] «خداوند مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده است و جبار و شقى قرار نداده است.

 

در سال‌هاى آغاز بعثت پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله بود.

 

روزى آن حضرت: فرشى پهن فرموده بود و روى آن نشسته بود كه در اين موقع شوهر حليمه به حضور آن حضرت آمد، پيامبر صلّى الله عليه و آله  به ياد مهرباني‌هاى او، برخاست و او را احترام زيادى كرد و گوشه‌اى از فرش خود را گسترد و پدر رضائى خود را روى آن نشاند طولى نكشيد كه مادرش حليمه وارد شد، حضرت گوشه ديگر فرش را براى او پهن كرد و او را روى آن نشانيد و محبت فراوانى به مادر رضاعى خود كرد.[9]

 

3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران: در آيات به انسان‌ها سفارش شده است كه نسبت به پدر و مادر احترام و احسان كنند و نگفته است كه اى مسلمان‌ها به پدر و مادر خود احترام كنيد «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً».[10]

 

و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصى به پدران و مادران مسلمان ندارد بلكه هر كس كه پدر و مادر است بايد مورد احترام فرزندان قرار گيرد چون در آيات سخن از «والدين» است بدون هيچ قيدى به ايمان و اسلام.

 

«وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِى ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِى الدُّنْيا مَعْرُوفاً».[11]

 

در اين آيه با آن‌كه پدر و مادر كافر هستند و فرزند را دعوت به كفر مي‌كنند خداوند فقط در اين مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با اين حال مي‌فرمايد:

 

ولو اين‌كه آنها كافرند ولى با آنها در دنيا به طور شايسته‌اى رفتار كن.

 

4. سفارش به فرزندان شده نه والدين: در قرآن آيات زيادى تأكيد بر رعايت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدين نسبت به فرزندان سفارش كمتر مي‌شود مگر در مورد نهى از كشتن فرزندان كه يك عادت شوم و زشت در عصر جاهليت بود. اين هم به خاطر آن است كه پدر و مادر به حكم عواطف نيرومندشان كمتر ممكن است فرزندان خود را فراموش كنند در حالى كه زياد اتفاق مي‌افتد كه فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پيرى فراموش كنند.[12]

 

5. شكر والدين هم رديف شكر خدا: «أَنِ اشْكُرْ لِى وَ لِوالِدَيْكَ»[13] (به او توصيه كردم) كه براى من و پدر و مادرش شكر به جا آور» همان طور كه ملاحظه مي‌شود در اين آيه خداوند و شكر والدين در يك رديف قرار گرفته‌اند، لذا امام رضا ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: خدا امر فرموده به شكرگذارى از خودش و براى والدين، پس اگر كسى والدين را شكر نكند خدا را هم نمي‌كند.[14]

 

6. تواضع و فروتنى نسبت به آنها آشكار باشد:

 

در آيه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ»[15] در رابطه با تواضع و فروتنى نسبت به پدر و مادر است.

 

جناح به معناى پر و بال گستران است كه كنايه از مبالعه در تواضع و خضوع زيانى و عملى است مثل جوجه‌اى كه بال و پر خود را باز مي‌كند تا مهر و محبت مادر را تحريك كند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از اين‌كه در اين آيه جناح مقيد به «ذُل» شده استفاده مي‌شود كه انسان بايد در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طورى رفتار كند كه پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس كنند و بفهمند كه او را در برابر آنها خوار مي‌كند و نسبت به ايشان محبت و مهر دارد.[16]

 

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در سه شنبه 19 دی 1391 |

امام صادق(ع):آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست…اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت…!!!
.

.

.
به یاد کربلا دل‏ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.

.

.
السلام ای وادی کربلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.

.

.
درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت و خاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است
.

 

.

.
امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
.

.

.
امام صادق(ع): آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست.
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.

.

امام صادق-ع: آسمان چهل روز در عزای حسین-ع گریست . . .
اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت
.

 

.

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در چهار شنبه 13 دی 1391 |

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در یک شنبه 3 دی 1391 |
 
سرویس : استان ها - سيستان و بلوچستان

«شُوی» یا (تعزیه) سیستان، این اثر معنوی پس از بررسی در ششمین اجلاس سراسری شورای عالی ثبت کشور که دراستان مازندران(محمود آباد) برگزار گردید، به ثبت میراث معنوی رسید.

 

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه سیستان و بلوچستان، به نقل از میراث فرهنگی استان، شُوی یکی از مراسم‌های کاملا سنتی در حوزه سیستان بوده که پس از گذشت سال‌ها، همچنان در ایام محرم اجرا می‌شود. آنچه در خصوص شوی (تعزیه) باید گفت اینست که این مراسم بر خلاف دیگر نقاط کشور که معمولا در دهه اول محرم برگزار می‌شود، در منطقه سیستان و در شهرستان‌های زابل، زهک و هیرمند از قبل از محرم آغاز و تا بعد از شام غریبان امام حسین (ع) ادامه دارد.

 

این اثر در گروه عادت‌ها و رسم‌های اجتماعی و زیرشاخه آئین‌های سال قمری است. اولین برداشتی که درباره مفهوم تعزیه به ذهن می‌رسد، سوگواری بر شهادت حضرت اباعبدالله و گرامیداشت واقعه کربلاست.

 

«تعزیه در سیستان در اکثر روستاهای کدخدانشینی، خان و سردارنشینی برگزار می‌شد، بدین صورت که کدخدا، خان و سردار و بزرگان ده رسم داشتند لوازم تعزیه مانند شمشیر و سپر، لباس و بیاض (نسخه‌های تعزیه) را آماده و بانی تجمع جمعی از مردم تعزیه خوانان می‌شدند.

 

در مدت 10 روز یعنی از اول تا دهم محرم تغذیه و خورد و خوراک شبیه خوان‌ها بر عهده کدخدا، بزرگ همان ده بود و در منزل وی انجام می‌شد، پس از صرف صبحانه تمرین و مقابله آنها آغاز می‌شد و تا ناهار ظهر ادامه می‌یافت. بعد از نماز و صرف نهار و اندکی استراحت دوباره لباس می‌پوشیدند و به کار تعزیه خوانی می‌پرداختند. جماعتی از بزرگان و دست اندرکاران میدان شبیه‌خوانی را آماده می‌کردند. بعد حدود ساعت‌های 3 یا 4 بعدازظهر ابتدا موافق خوانان یا کاروان امام در حالی‌که علم سبز در دستان علمدار و امام و سایر همراهان بود بر اسب و شتر سوار و یکی از آنها "چاوشی " می‌خواند ...

 

در بعضی از روستاها از روز اول تا دهم و بعضی از روستاها هم از روز سوم تا چهارم و حتی تا دهم محرم تعزیه می‌گیرند و هر روز به شخص یا شخصیتی ارتباط می‌یابد. مثلاً یک روز به طفلان مسلم، روز دیگر به شهادت مسلم، شهادت حضرت قاسم (ع)، حضرت علی اکبر (ع)، شهادت حضرت علی اصغر (ع)، روز تاسوعا (نهم) به حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز دهم به شهادت حضرت اباعبداله الحسین ع اختصاص می‌یابد و در بعضی از روستاها در روز عاشورا مراسم تابوت‌گردانی دارند که شبیه سنت نخل گردانی در مناطق یزد و غیره است.»

 

هدف از ثبت این اثر در فهرست آثار ملی، ترویج آئین‌های عاشورایی در سیستان و انجام مطالعات پژوهشی و شناسایی دقیق و بسط و گسترش این آئین در بین تمام اقشار مردم است.

 

در مورد جایگاه و اهمیت واقعه عاشورا در سرزمین دارالولایه سیستان، همین بس که طبق اسناد و مدارک موجود تاریخی، اولین قیام به خونخواهی امام حسین (ع) در سیستان صورت گرفت.

 

به گزارش ایسنا، با ثبت این پرونده، تعداد میراث معنوی استان در فهرست آثار ملی کشور، به 11 عدد رسید

موضوعات مرتبط :
نویسنده زریافتی در یک شنبه 3 دی 1391 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )