هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 85
بازدید ماه : 655
بازدید کل : 641325
تعداد مطالب : 433
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جوانان دارالولایه سیستان و آدرس h.alamdar.z.LXB.ir لینک نمایید..یاعلی
پیغمبر اکرم در آخرین روزهای حیات مبارک، به مسجد آمدند و بهخاطر وضعیّت نامساعد جسمانی، نماز را نشسته خواندند و مأمومین ایستاده اقتدا کردند. سپس روی پله اوّل منبر نشستند و جملهای را که شاید بیش از هزار مرتبه در هر فرصتی برای مردم فرموده بودند، بازگو کردند. این سخن رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» افتخاری برای شیعه است و علمای مسلمان، اعمّ از شیعه و سنّی، آن را در کتابهای معتبر خود، نقل کردهاند
مرحمتِ امام رضا عليهالسلام!
آقاي سيد محمد رياضي يزدي، شاعر معروف، حکايت کرد که:
دوستي داشتماز صلحا و خوبان، وي مي گفت روزي با سيدي بزرگوار در جائي نشسته بوديم.
شيخيابراهيم نامي که با دوستم سابقه مودّت داشت بر ما وارد شد، پس از تعارفات معمول،سيد به او گفت: آقا شيخ ابراهيم، ماجراي خود را با مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهانيبراي رفيق ما بازگو.
شيخ گفت: از گيلان به زيارت مشهد مقدس آمدم و در آن شهر هرچه پول داشتم مصرف شد.
روزي مرحوم حاج شيخ به من دستور داد که به شهر تربت بروم و شب را در کوه « بيجکصلوة » بمانم و پيش از طلوع آفتاب، مقداري معين از علفي که نشاني آنرا داده بودندبچينم و با خود بياورم.
طبق دستور به تربت رفتم. اهالي مرا از ماندن شب در آنکوه منع کردند و گفتند: در اين کوه، ارواحي هستند و به اشخاصي که در آنجا بخوابند،آسيب خواهند رسانيد.
مولای مانمونه دیگر نداشته اعجازخلق است وبرابرنداشته
وقت طواف به دورحرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته
سالك رباني مجاهد في الانفس والنفوس آيت الله ميرزا ابراهيم شريفي سیستانی(ره) شاگرد و داماد آيت الله سيد علي قاضي طباطبايي(ره)متولد سال 1283 شمسي شهرستان زابل است
وآغوشت گرمترین جای برای زیستن است
روزمادرمبارک
هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
بلندی پاشنه کفش باعث قوس زیاد کمر شده و این قوس کمر به صورت جبرانی گردن را به جلو می کشد و رشته های عصبی کمر و گردن را تحت فشار قرار می گیرد.در تاریخ کفش های پاشنه بلند در مظاهر اشراف گرایی و تجمل گرایی و نشان دادن جایگاه و طبقه اجتماعی سطوح عالی اجتماع بود که پای شاهان، خانواده های اشرافی، جنتلمن ها، سوارکاران ماهر و..بود با شیوع این روند افراد پایین دست اجتماع هم به پوشیدن این نوع از کفش ها گرایش پیدا کردند واشراف برای نشان دادن تفاوت خود با این طبقه، پاشنه های کفش خود را بلند تر می کردند.
بروز کفش های پاشنه بلند در قرن اخیر، و محبوبیت مد گرایی به عنوان طبقه متمایز این صنعت، دیدگاهی تجاری در جوامع پیدا کرد و برای تبلیغ و برانگیختن احساسات و تجملات رشد گسترده ای یافت.
استاد علامه طباطبایی می فرمودند:یک روز در جایی که من هم حضور داشتم و مشاهده می کردم سخن از این به میان آمد که آیا جنیان می توانند از در بسته وارد شوند یا از صندوق سر بسته اشیایی را بیرون آورند و ببرند یا نه؟یکی از حضار که خود در تسخیر جنیان مدعی بود می گفت:جنیان می توانند از صندوق در بسته و قفل زده چیزهایی بیرون آورند.
در همان مجلس،رختدانی بزرگ که در کنار اتاق قرار داشت و در آن بقچه های لباس بود را به میان آوردند و چند قفل محکم بر آن زدند و سپس مردی وزین و سنگین هیکل هم بر روی آن رختدان نشست.ناگاه دیدیم بقچه ای از لباس ها همگی در خارج از صندوق روی زمین چیده شده است.بسیار متعجب شدیم در آن حال آن مرد قوی هیکل و سنگین از روی صندوق برخاست و قفل ها را باز کردند،چون در رختدان را بلند نمودند همگی مشاهده کردیم که ابدا در آن بقچه لباس نیست و صندوق خالی است.
نویسنده : محمد جواد صابریان ثانی
عالم زاهد سید هاشم بحرانی فرمود:در نجف اشرف شخص عطاری بود،که هر روز پس از نماز ظهر در دکانش مردم را موعظه می نمود و هیچ گاه دکانش خالی از جمعیت نبود،یک نفر از شاهزادگان هند که مقیم نجف اشرف شده بود،برایش مسافرتی پیش آمد،پس جعبه ای که در آن گوهرهای نفیس و جواهرات پربها بود نزد آن عطار به امانت گذاشت و رفت.
تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی و… . کار محبت همین است.
پانزده توصیه حاج محمد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه) در خصوص زندگی مومنانه: